در سوگ مادر

سلام و عرض تسلیت ایام خدمت اسفادیای

باصفا و بزرگوار

تقدیم به روح بلند مادر سادات

این روزها شفای تو را می کنم طلب

ای مادری که خلقت گیتی تو را سبب

برخیز و خود برای شفا التماس کن

فکری به حال بوته ی رنجور یاس کن

آن روز پشت در چه به روز تو آمده

باغ بهارمن! زچه رویت خزان زده

در حیرتم به خلوت خود خو گرفته ای

مادر چرا ز چشم پدر رو گرفته ای

دریا پر از تلاطم و مولا بود غریق

ای کشتی نجات!! زچه پهلو گرفته ای

برخیز با پدر زغم خود سخن بگو

از کوچه وهر آنچه نگوید حسن ، بگو

امشب تو استغاثه ی امن یجیب کن

محض دل حسین ، ز رفتن شکیب کن

با رفتن تو بند دلم پاره می شود

این زینب صبور تو بیچاره می شود

اسماعیلی ۱۴۰۲/۹/۱۳